#مدیریت_انگیزش 13
#ویژه_مربیان_فرهنگی

#بی_انگیزگی_ناشی_از_عدم_اطلاع_از_مرحله_بعد


حتی اگر هدف نهایی‌تان را خوب و واضح تصویر کرده باشید ممکن است اگر آن را به اهداف کوچک‌تر تقسیم نکنید در هنگام عمل به آن دچار رکود، سردرگمی و بی انگیزگی بشوید. برخی پروژه‌ها کوچک‌اند و آن‌قدر آشنا هستند که به برنامه‌ریزی نیاز ندارند. اما اگر غالبا نگران مرحله‌ی بعدی هستید و برنامه‌ی شفاف مرحله به مرحله ندارید این مسئله می‌تواند منبع بی‌ انگیزگی شما باشد.

برنامه‌ریزی برای رسیدن به اهداف
اگر می‌خواهید جریان انگیزه‌‌تان تا رسیدن به هدف در تمام مراحل یکنواخت باقی بماند، برنامه‌ای شفاف برای رسیدن به هدف‌تان در نظر بگیرید و برای رسیدن به هر مرحله زمان‌ مشخصی را در تقویم‌تان تعیین کنید. بگذارید ترس‌ها به شما نشان بدهند که خطرات بالقوه‌ی برنامه‌‌تان که به مدیریت نیاز دارند کدام‌ها هستند. تمام نگرانی‌هایی که با جمله‌ی «نمی‌دانم چطور» شروع می‌شوند را روی کاغذ بیاورید و آن را به سؤالی برای تحقیق و جست‌وجو تبدیل کنید. قدم اول در هر برنامه‌ای تحقیق است. ضمن اینکه طی مسیر به سؤالات تازه‌‌ای برمی‌خورید، بنابراین حفظ روحیه‌ی جست‌وجوگری باید بخشی از برنامه‌ی شما هنگام عملی کردن هر یک از مراحل رسیدن به هدف‌تان باشد. نهایتا اینکه از خودتان بپرسید برای رسیدن به هدف نهایی باید به چه هدف‌های کوچک‌تری دست پیدا کنم، سپس ضرب‌العجلی برای آنها در نظر بگیرید.

هدف‌گذاری و اجبار کردن خود به ادامه‌ی مسیر اغلب جواب نمی‌دهد. اغلب از هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی و رعایت ساختارهای الزام‌آور به عنوان راه‌حل نهایی برای برطرف کردن بی انگیزگی یاد می‌شود. راه‌حل‌های جادوییِ که دوباره خلاقیت و بهره‌وری را به شما باز می‌گرداند. اما به خاطر بسپارید که این روش‌ها تنها در مورد برخی دلایل بی انگیزگی کارساز هستند. در مورد بسیاری از دلایل بی انگیزگی هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی و رعایت ساختارهای الزام‌آور تنها بی انگیزگی شما را افزایش خواهند داد.