#حدیث_مسجد
#عکس_نوشت
با کیفیت چاپ
دریافت تصویر قابل چاپ
عنوان: کسی که جسمش تازه می ماند
حجم: 1.47 مگابایت
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
کسی که جسمش تازه می ماند و جایگاهش را در بهشت می بیند...
#حدیث_مسجد
#عکس_نوشت
با کیفیت چاپ
دریافت تصویر قابل چاپ
عنوان: کسی که جسمش تازه می ماند
حجم: 1.47 مگابایت
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:
کسی که جسمش تازه می ماند و جایگاهش را در بهشت می بیند...
#شرح_حدیث ترس از خدا و امید به فضل او
#بیان_و_تفسیر_روایات
#محتوای_تبلیغی
#مقام_معظم_رهبری
عَن حَمَّادِ بنِ عِیسَى عَنِ الصَّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ
(عَلَیهِمَاالسَّلام) قَالَ: کَانَ فِیمَا أَوصَى بِهِ لُقمَانُ ابنَهُ
نَاتَانَ ... یَا بُنَیَّ خَفِ اللهَ خَوفاً لَو وَافَیتَهُ بِبِرِّ
الثَّقَلَینِ خِفتَ أَن یُعَذِّبَکَ الله وَ ارجُ اللهَ رَجَاءً لَو
وَافَیتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَینِ رَجَوتَ أَن یَغفِرَ اللهُ لَکَ.(۱)
کَانَ فِیمَا أَوصَى بِهِ لُقمَانُ ابنَهُ نَاتَانَ
معلوم میشود اسم پسر لقمان ناتان بوده است، حالا در پاورقى نسخههاى دیگر
هم نقل کردهاند: ناسان، نابان و از این قبیل؛ یکى از آن فِقراتى که او
سفارش میکند به پسرش این است:
یَا بُنَیَّ خَفِ اللهَ خَوفاً لَو وَافَیتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَینِ خِفتَ أَن یُعَذِّبَکَ الله
در باب خوف و رجاء است؛ میفرماید خوف تو از خداى متعال به مرتبهاى باشد
که اگر نیکى و حسنات جنّ و انس را هم با خود داشته باشى، باز هم خائف باشى
از اینکه خداى متعال تو را معذّب کند؛ در این حد بایستى انسان خوف داشته
باشد.
خب، شما حسنات جنّ و انس را با خودتان دارید؛ امّا آیا از قصورهاى خودتان،
تقصیرهاى خودتان -تقصیرها در مراتب مختلف؛ در هر مرتبهاى از ایمان، نوعى
از کارها براى انسان تقصیر محسوب میشود- خاطرجمع هستید؟ نه، بنابراین ولو
شما نمازهایتان را میخوانید، نوافلتان را میخوانید، نافلهى شب را
میخوانید، دعاى کمیل هم میخوانید، تبلیغ دین هم میکنید، کارهاى خوب هم
انجام میدهید، خدمت به مردم هم میکنید، بعد بگویید دیگر من خیالم راحت است و
همهى کارهاى خوب را انجام دادهام؛ نخیر، اینجورى نیست. گاهى وظایفى از
انسان فوت میشود که العیاذبالله انسان تا آخر عمر نمیفهمد، (بعد که رفت) آن
طرف، میفهمد؛ بعد که چشمش را بست و وارد آن نشئه شد، آنوقت نگاه میکند و
میبیند چقدر کارها که باید انجام میداده، انجام نداده است؛ یا چقدر کارهایى
که بایستى انجام میداده، درست انجام نداده یا با نیّت درست انجام نداده
است؛ اینجوری است. لذا شما در دعای شریف مکارمالاخلاق میخوانید: وَ
استَعمِلنِی بِمَا تَسأَلنِی غَداً عَنه؛(۲) من را به آن کارهایی که فردا
از من سؤال خواهی کرد و من را (به خاطر آنها) مؤاخذه خواهی کرد، وادار کن و
به سمت آن کارها بکشان. خیلی از کارها را ما غافلیم، حالا گاهی انسان تا
دم مرگ یا بعد از مرگ نمیفهمد -که آن خیلی بد است- گاهی هم انسان در اثنای
زندگی ملتفت میشود که فلان کار را باید میکردیم (ولی) انجام ندادیم، فلان
وظیفه را باید انجام میدادیم (ولی) انجام ندادیم، یا فلان کار را نباید
میکردیم (ولی) مرتکب شدیم؛ خب، این فرصتی است؛ اگر خدای متعال توفیق بدهد و
انسان قبل از مرگ، ملتفت این کمبودها و نقصها و خُلل و فُرج زندگی خودش
بشود؛ این نعمت بزرگی است که خدای متعال فرصت بدهد که انسان بتواند یکجوری
جبران کند؛ اگرچه گاهی جبرانش هم خیلی سخت است.
در سنین جوانی، جبران آسان است؛ در سنین ماها، جبران سخت است؛ فرصت نیست،
حوصله نیست، توان نیست، نیروی لازم نیست؛ تا وقتیکه این فرصت هست، تا توان
هست، تا حوصله هست، تا وقت هست، شما که جوان هستید فرصت را مغتنم بشمرید؛
پس درس اوّل این فِقره از (سفارش) لقمان به پسرش، این است که اگر همهی
حسنات جنّ و انس را هم با خودت داشتی و نگاه کردی دیدی خیلی کارها انجام
دادهای، باز هم از خدای متعال بترس؛ خوف در این حد.
نقطهی مقابلش هم رجاء است؛ آن هم باید باشد؛ خوف به تنهایی، مکمّل ایمان نیست؛ فرمود:
وَ ارجُ اللهَ رَجَاءً لَو وَافَیتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَینِ رَجَوتَ أَن یَغفِرَ اللهُ لَکَ
رجاء هم باید همینجور باشد که اگر چنانچه با گناهان جنّ و انس، با خدای
متعال ملاقات کردید، باز هم این امید را داشته باشید که خدای متعال با شما
با حسن فضل خود و حسن رفتار خود رفتار کند و شما را بیامرزد. این رجاء را
هم باید داشته باشید. چرا؟ مگر میشود؟ بله، گاهی انسان در مقابل پروردگار
عالَم اظهار ضعف و انکسار میکند (و میگوید) «اِنّی کُنتُ مِنَ
الظّالِمین»(۳)؛ نفْس این اظهار انکسار و اظهار ضعف و تضرّع، موجب جلب رحمت
الهی میشود. در دعای شریف ابوحمزه میخوانید: اِرحَمنی لِضَعفی؛(۴) چون
ضعیفم، به من ترحّم کن؛ پس یکی از موجبات رحمت الهی، ضعف ما است؛ به شرطی
که احساس کنیم آن ضعف را، اقرار کنیم به آن ضعف. اگر این باشد، آنوقت این
رجاء هم هست؛ بله، این رجاء را هم داریم از خدای متعال در مناجات شریفهی
شعبانیّه: کأنّی بِنَفسی واقِفةٌ بَینَ یَدیکَ وَ قَد اظَلَّها حُسنُ
تَوَکُّلی عَلَیک فَقُلتَ ما اَنتَ اَهلُهُ وَ تَغَمَّدتَنی بِعَفوِک؛(۵)
این هم همیشه هست که گویا انسان خودش را در زیر سایهی رحمت الهی مشاهده
میکند.
بنابراین هر دو لازم است؛ هم آن خوف لازم است، هم این رجاء لازم است. هم
آن خوف منطقی است و هم این رجاء منطقی است. (پس) این رجاء هم منطقی است؛
اینجور نیست که انسان بگوید چطور چنین چیزی ممکن است؛ نه، کاملاً منطبق با
منطق است.
۱) الأمالی (للصّدوق)، ص ۷۶۶
۲) صحیفهی سجّادیّه
۳) سورهی انبیاء، بخشی از آیهی ۸۷؛ «... راستی که من از ستمکاران بودم»
۴) اقبالالاعمال، ج ۱، ص ۷۳
۵) اقبالالاعمال، ج ۲، ص ۱۵۴
1 - توضیح به اندازه و بجا باشد.
2 - در توضیح و تبیین می توان از نمونه ها ، مترادفها ، متضادها و مفردات استفاده کرد.
3 – برای تبیین حتما از مثال های ملموس برای مخاطب استفاده شود.
4 – گرفتن حس متناسب با محتوی به تبیین بسیار کمک می کند.
5 – برای توضیح و تبیین گره زدن محتوی با قسمتی از افکار و تخیلات و زندگی مخاطب بسیار موثر است.
41. اگر صدای مرثیه خوان گرفته یا ناصاف است یا او سرما خورده است، چنانچه میتواند در رفع آن بکوشد و یا آن را پیش از خواندن مرثیه به شنوندگان بگوید.
42. سعی کنیم برای خواندن مرثیه، شروع خوب، گیرا و جذّابی داشته باشیم.
43. تلاش کنیم خودمان نیز همراه خواندن مرثیه بسوزیم، اشک بریزیم و گریه کنیم که گفته اند: «آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند.»
44. اگر هنگام خواندن مرثیه، خودمان گریه نمیکنیم (بکاء) ، دست کم حالت گریه به خود بگیریم (تباکی) .
45. سوز و حال و گریه را در مرثیه خوانی از خدا و معصومان (طلب کنیم.
46. خود را برتر از مرثیه خوانهای دیگر ندانیم و متواضع باشیم. مثلاً، نگوییم: «من یک ساعت مرثیه خوانی کردم، ولی فلانی کم آورد.»
47. علاقه، تمرین، صدق، اخلاص و تقوا از عوامل مؤثر در مرثیه خوانی است؛ پس به آنها توجّه بیشتری کنیم.
48. تعداد جمعیت در اخلاص ما برای مرثیه خوانی تأثیر نگذارد. مثلاً نگوییم: دیشب در مجلسی مرثیه خوانی کردم که غلغله بود و جای سوزن انداختن نبود.
49. اگر از مرثیه خوانی ما انتقاد سودمندی کردند، ناراحت نشویم و آن را بپذیریم.
50. از تحقیر مرثیه خوانهای دیگر خود داری کنیم. مثلاً، نگوییم: «روی فلانی را کم کردم.»
#مدیریت_انگیزش 6
#ویژه_مربیان_فرهنگی
#سواد_رسانه_ای
#محتوای_روشی#جنگ_نرم
چگونه باسواد شویم؟
مراحل باسواد شدن:
1- رژیم مصرف رسانه ای:
الف - شناخت کاربردها و محدودیت های هر رسانه
ب - فواید و مضرات هر رسانه
ج- تعیین میزان، نسبت و نحوهی استفاده هر رسانه
2- استفاده از تفکر انتقادی:
الف: توجه به روش های جذب و اقناع مخاطب
ب- درک معناهای پنهان پیام رسانه ای
ج- استفاده از ۵ سوال اساسی سواد رسانه ای
a - چه کسی این پیام را ایجاد کرده است
b - از چه فن هایی برای جلب توجه من به پیام استفاده شده است؟
c - افراد مختلف چه برداشت هایی می توانند از پیام داشته باشند؟
d - چه ارزش ها، سبک زندگی و جهان بینی ای در پیام بازنمایی می شود؟
e - چرا این پیام ارسال شده است؟
3- تجهیز ایده و تحلیل سیاسی-اجتماعی
الف- شناخته صاحبان رسانه ها و تولید کنندگان پیام های رسانه ای
ب- توجه به اهداف سیاسی و اجتماعی رسانهها
4- تولید رسانه ای
الف- استفاده از روش ها برای تولید آموخته شده در مراحل قبل
ب- توجه به اهداف سیاسی و اجتماعی رسانه
#حدیث_مسجد
#عکس_نوشت
با کیفیت چاپ
دریافت
عنوان: مسجد را کسی آباد می کند که...
حجم: 1.49 مگابایت
قرآن کریم:
جز این نیست که مساجد خدا را کسی آباد می کند که...
#شرح_حدیث پرهیز از بیحوصلگی و تنبلی
#بیان_و_تفسیر_روایات
#محتوای_تبلیغی
#مقام_معظم_رهبری
نمونه تشبیه1 :
آینه خصوصیات زیادی دارد ، همین آینه که هر روز با آن سر و کار زیادی داریم ، بعضی خصوصیات اون اینقدر جالبه که انسان می تونه از اون درس بگیره مثلا:
آینه هم زشتی ها و هم زیباییها را نشان میدهد.
آینه عیب هارا به همان اندازه که هست نشان میدهد.
آینه عیب را روبرو نشان میدهد.
آینه مراعات مقام وشخصیت افراد را نمیکند.
آینه گرفتار تهدید وتطمیع نمیشود. و ...
شاید به خاطر همین خصوصیات آینه است که پیامبرگرامی اسلام(ص) می فرماید:
اَلمُؤمِنُ مِرآةُ المُؤمِنِ[1] مومن آینه مومن است یعنی:
مومن هم مثل آینه باید هم نقاط مثبت و هم نقاط منفی افراد را در نظر بگیرد نه اینکه فقط به نقاط منفی توجه کند.یعنی مومن نباید عیوب مردم را بزرگنمایی کند ، یعنی مومن نباید پشت سر مومن حرف بزند.
یعنی مومن در بیان حقایق نباید مراعات مقام و شخصیت افراد را داشته باشد. و اینکه مومن نباید گرفتار تهدید یا تطمیع شود تا حقی را ضایع کند و ...
نمونه تشبیه2 :
جاده معمولا 9 مرحله مهم دارد:
1. صاف 2. دستانداز 3. سر بالایی 4. سراشیبی 5. گردنه
6. پل 7. تونل 8. میان بر 9. توقفگاه
دنیا هم مثل جاده محل گذر است و لذا 9 مرحله فوق را دارد ، به دنیا آمدن برای بندگی خداست ، حال دنیا جاده بندگی است پس مراحل جاده بندگی بصورت زیر تشبیه می شود:
1. صاف= عافیتهای زندگی
2. دستانداز= گرفتاریهای زندگی
3. سر بالایی= انجام واجبات
4. سراشیبی= ارتکاب گناهان
5. گردنه= ابتلائات بزرگ
6. پل= انتخابات زندگی
7. تونل= ابهامات زندگی
8. میان بر= توبه ، شهادت و ...
9. توقفگاه= محاسبه اعمال
#روش_مرثیه_خوانی 3
31. پس از پایان یافتن مرثیه میتوان این آیه را خواند:}و سیعلم الّذین ظلمواای منقلب ینقلبون{؛ «و ستم کاران به زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز میگردند.» یا آیه }الا لعنة الله علی القوم الظّالمین{؛ «آگاه باشید نفرین خدا بر ستم کاران است.»
32. بعد از خواندن آیاتی که گفته شد، میتوانیم برای استجابت دعا پنج بار آیه }امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء{؛ را بخوانیم.
33. میتوانیم پس از «امّن یجیب» این دعا را بخوانیم: «اللّهم انّا نسئلک و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعزّ الاجلّ الاکرم بحقّ محمّد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعه المعصومین من ذریه الحسین» سپس ده بار «یا الله» بگوییم آن گاه دعاهای دیگر را بخوانیم.
34. اگر هنگام مرثیه خوانی، مطلب یا شعر بعدی را فراموش کردیم، مطلب یا شعر قبلی را تکرار میکنیم و شرح میدهیم و در ضمن این کار به جستجوی مطلب یا شعر بعدی میپردازیم تا آن را به یاد آوریم.
35. برای مرثیه خوانی اگر میتوانیم در جایی قرار بگیریم که مُشرِف بر شنودگان باشیم.
36. شایسته است موانع تمرکز حواس را از محل مرثیه خوانی بر طرف کنیم. گاهی این کار با تذکری از سوی مرثیه خوان میتواند انجام گیرد.
37. در آغاز مرثیه میتوانیم از شنوندگان بخواهیم تا سرها را به زیر بیندازند، دلها را روانه کربلا کنند و زانوی غم در بغل گیرند.
38. تا میتوانیم مقدار مرثیه را با مدّت زمانی که از ما خواسته اند، هماهنگ کنیم؛ یعنی، مرثیه را به موقع شروع کنیم و به موقع خاتمه دهیم.
39. در ابتدای مرثیه صدای خود را خیلی بالا نبریم و بلند نکنیم تا برای ادامه مرثیه نفس داشته باشیم.
40. گاهی گلو و دهان مرثیه خوان مبتدی خشک میشود یا نفس آنان کم میآید. این امری طبیعی است که به مرور زمان از بین میرود، ولی نکات مرثیه خوانی، مانند، نکته قبلی را نیز باید رعایت کرد، تا با چنین مشکلی رو به رو نشد.