#پنجشنبه_ها_تفسیر_قرآن -تفسیر سوره مائده آیه 5
#تفسیر_قرآن
#زندگی_با_قرآن
#تفسیر_نورسوره مائده آیه5
ألْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَبَ حِلٌّ لَّکُمْ وَ طَعَامُکُمْ حِلٌّ لَّهُمْ وَالُْمحْصَنَتُ مِنَ الْمُؤْمِنَتِ وَالُْمحْصَنَتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکَتِبَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَآ ءَاتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَفِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِى أَخْدَانٍ وَمَن یَکُفُرْ بِالْإِیمَنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِى الْأَخِرَةِ مِنَ الْخَسِرِینَ
ترجمه
امروز، همهى چیزهاى پاک و دلپسند براى شما حلال شده است، و طعام اهل کتاب براى شما حلال است و طعام شما نیز براى آنان حلال است. و (ازدواج با) زنان پاکدامن و با ایمان و نیز زنان پاکدامن از کسانى که پیش از شما به آنان کتاب آسمانى داده شده مانعى ندارد. در صورتى که مهریه زنان را بپردازید وپاکدامن باشید نه زناکار، و نه دوست گیرندهى پنهانى (و نامشروع) و هر کس به ایمان خود کفر ورزد، قطعاً عمل او تباه شده و او در آخرت از زیانکاران است.
نکته ها
این آیه مىفرماید: طعام اهل کتاب براى مسلمین حلال است، ولى با توجّه به اینکه در آیات قبل براى استفاده از گوشت، بردن نام خدا شرط حلال بودن ذکر شده است مىفهمیم که مراد از حلال بودن طعام یهود ونصارى براى مسلمین، طعامهاى غیر گوشتى است. در روایات اهلبیتعلیهم السلام هم منظور از طعام را گندم، جو وحبوبات دانستهاند. برخى لغتشناسان مانند ابنأثیر و خلیل نیز گفتهاند: در فرهنگ حجاز، به گندم هم طعام گفته مىشود. [21]
چون این آیه، راه را براى رفت و آمد و غذا خوردن و ازدواج با اقلّیتهاى دینى باز کرده و ممکن است مسلمانان براى رسیدن به دختران یهودى و مسیحى هر روز رفت و آمدشان را بیشتر، و کمکم تحت تأثیر تفکّر و آداب آنان قرار بگیرند و از راه اسلام جدا شوند، آخر آیه هشدار مىدهد که هر کس ایمان خود را نادیده بگیرد عمل او تباه است. «و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله»
«أخدان»، جمع «خِدْن»، به معناى دوست است، ولى معمولاً در مورد دوستىهاى پنهانى و نامشروع به کار مىرود.
در مسألهى غذا، آیه به طرفین مسلمان و اهلکتاب، اجازه مىدهد که از طعام یکدیگر استفاده کنند، «اُحلّ لکم... حلّ لهم» ولى در ازدواج، تنها اجازهى زن گرفتن از اهل کتاب را مىدهد و اجازهى زن دادن را نمىدهد، «المحصنات من الّذین اوتوا الکتاب» (چون معمولاً زنان، به خاطر عواطفشان، تحت تأثیر مردان قرار مىگیرند، لذا اگر زنان اهل کتاب به اسلام بگروند، رشد است، امّا زن مسلمان اگر به آنان گرایش یابد، سقوط است. از این رو زن دادن به اهل کتاب، جایز نیست.)
«مُحصِن» و«مُحصَنة»، به معناى عفیفبودن، آزادبودن، همسر داشتن ومسلمان بودن است. در اینجا مراد از «محصنات» زنان عفیف است وگرنه ازدواج با زن شوهردار قطعاً حرام است.
مراد از جواز ازدواج با اهل کتاب در این آیه، ازدواج موقّت است، [22] به دلیل روایات متعدّد و به خاطر کلمهى «اُجورهنّ» که بیشتر در مورد مهریهى ازدواج موقّت به کار مىرود.
کسىکه به حقّانیّت چیزى اقرار کند ولى به آن عمل نکند، عملش تباه است. امامصادقعلیه السلام ذیل آیه «و مَن یکفر بالایمان فقد حبط عمله» فرمودند: «تَرک العمل الّذى اقرّ به» [23]
در روایت دیگرى امام صادقعلیه السلام فرمودند: کمترین چیزى که شخص به خاطر آن از ایمان خارج مىشود آن است که نظرى را بر خلاف حقّ بیابد و بر همان نظر بنابگذارد و از آن دفاع کند، آنگاه حضرت این آیه را تلاوت کردند: «و مَن یکفر بالایمان فقد حبط عمله» [24]
ألْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَبَ حِلٌّ لَّکُمْ وَ طَعَامُکُمْ حِلٌّ لَّهُمْ وَالُْمحْصَنَتُ مِنَ الْمُؤْمِنَتِ وَالُْمحْصَنَتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکَتِبَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَآ ءَاتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَفِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِى أَخْدَانٍ وَمَن یَکُفُرْ بِالْإِیمَنِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِى الْأَخِرَةِ مِنَ الْخَسِرِینَ
ترجمه
امروز، همهى چیزهاى پاک و دلپسند براى شما حلال شده است، و طعام اهل کتاب براى شما حلال است و طعام شما نیز براى آنان حلال است. و (ازدواج با) زنان پاکدامن و با ایمان و نیز زنان پاکدامن از کسانى که پیش از شما به آنان کتاب آسمانى داده شده مانعى ندارد. در صورتى که مهریه زنان را بپردازید وپاکدامن باشید نه زناکار، و نه دوست گیرندهى پنهانى (و نامشروع) و هر کس به ایمان خود کفر ورزد، قطعاً عمل او تباه شده و او در آخرت از زیانکاران است.
نکته ها
این آیه مىفرماید: طعام اهل کتاب براى مسلمین حلال است، ولى با توجّه به اینکه در آیات قبل براى استفاده از گوشت، بردن نام خدا شرط حلال بودن ذکر شده است مىفهمیم که مراد از حلال بودن طعام یهود ونصارى براى مسلمین، طعامهاى غیر گوشتى است. در روایات اهلبیتعلیهم السلام هم منظور از طعام را گندم، جو وحبوبات دانستهاند. برخى لغتشناسان مانند ابنأثیر و خلیل نیز گفتهاند: در فرهنگ حجاز، به گندم هم طعام گفته مىشود. [21]
چون این آیه، راه را براى رفت و آمد و غذا خوردن و ازدواج با اقلّیتهاى دینى باز کرده و ممکن است مسلمانان براى رسیدن به دختران یهودى و مسیحى هر روز رفت و آمدشان را بیشتر، و کمکم تحت تأثیر تفکّر و آداب آنان قرار بگیرند و از راه اسلام جدا شوند، آخر آیه هشدار مىدهد که هر کس ایمان خود را نادیده بگیرد عمل او تباه است. «و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله»
«أخدان»، جمع «خِدْن»، به معناى دوست است، ولى معمولاً در مورد دوستىهاى پنهانى و نامشروع به کار مىرود.
در مسألهى غذا، آیه به طرفین مسلمان و اهلکتاب، اجازه مىدهد که از طعام یکدیگر استفاده کنند، «اُحلّ لکم... حلّ لهم» ولى در ازدواج، تنها اجازهى زن گرفتن از اهل کتاب را مىدهد و اجازهى زن دادن را نمىدهد، «المحصنات من الّذین اوتوا الکتاب» (چون معمولاً زنان، به خاطر عواطفشان، تحت تأثیر مردان قرار مىگیرند، لذا اگر زنان اهل کتاب به اسلام بگروند، رشد است، امّا زن مسلمان اگر به آنان گرایش یابد، سقوط است. از این رو زن دادن به اهل کتاب، جایز نیست.)
«مُحصِن» و«مُحصَنة»، به معناى عفیفبودن، آزادبودن، همسر داشتن ومسلمان بودن است. در اینجا مراد از «محصنات» زنان عفیف است وگرنه ازدواج با زن شوهردار قطعاً حرام است.
مراد از جواز ازدواج با اهل کتاب در این آیه، ازدواج موقّت است، [22] به دلیل روایات متعدّد و به خاطر کلمهى «اُجورهنّ» که بیشتر در مورد مهریهى ازدواج موقّت به کار مىرود.
کسىکه به حقّانیّت چیزى اقرار کند ولى به آن عمل نکند، عملش تباه است. امامصادقعلیه السلام ذیل آیه «و مَن یکفر بالایمان فقد حبط عمله» فرمودند: «تَرک العمل الّذى اقرّ به» [23]
در روایت دیگرى امام صادقعلیه السلام فرمودند: کمترین چیزى که شخص به خاطر آن از ایمان خارج مىشود آن است که نظرى را بر خلاف حقّ بیابد و بر همان نظر بنابگذارد و از آن دفاع کند، آنگاه حضرت این آیه را تلاوت کردند: «و مَن یکفر بالایمان فقد حبط عمله» [24]
21) تفسیر المیزان ؛ کافى، ج6، ص341.
22) در این مسئله هرکس باید نظر مرجع تقلید خود را مطالعه نماید.
23) تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 595.
24) وسائل، ج، 27، ص60
پیام ها
1- در بیان احکام و قوانین، از عنصر زمان نباید غافل بود. «الیوم»
2- قوانین تشریع با نظام تکوین هماهنگ است. (آنجا که طبع سلیم مىپسندد، قانون نیز حلال مىکند) «اُحلّ لکم الطیّبات»
3- پاکدامنى زن، در هر مذهبى که باشد، یک ارزش است. «والمحصنات من المؤمنات و المحصنات من الّذین اُوتوا الکتاب»
4- پاکدامنى، هم براى مردان وهم براى زنان، شرط است. «المحصنات، محصِنین»
5 - در انتخاب همسر به اصل ایمان وپاکدامنى توجّه شود. «والمحصناتمنالمؤمنات»
6- اغفال و کلاهبردارى، حتّى نسبت به غیر مسلمان ممنوع است. «آتیتموهنّ اُجورهنّ» (رعایت حقّ اقتصادى زن گرچه مسلمان نباشد واجب است)
7- زن، حقّ مالکیّت دارد، چه مسلمان و چه غیر مسلمان. «اُجورهنّ»
8 - مهریه را باید به خود زن داد. «آتیتموهنّ اجورهنّ» ونفرمود: «آتیتم اجورهنّ»
9- پرداخت اجرت به زن باید به خاطر ازدواج باشد، نه به خاطر زنا و روابط نامشروع. «آتیتموهنّ اجورهنّ محصنین غیر مسافحین ولا متّخذى اخدان»
10- ابتدا راه حلال را نشان دهید سپس راه انحرافى را ببندید. «و المحصنات من المؤمنات... محصنین غیر مسافحین»
11- برقرارى روابط نامشروع و پنهانى، حتّى با غیرمسلمان ممنوع است. «و لامتّخذى أخدان»
12- خوردن طعام اهلکتاب وگرفتن همسر پاکدامن از آنان حلال است. جمله «احلّ لکم... والمحصنات من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم»
13- اختلاط با اهلکتاب و زندگى در میان آنان و سفر به کشورشان، یکى از لغزشگاههاست. از این رو، در این آیه، پس از جواز ارتباط، هشدار مىدهد که مواظب باشید روابط اقتصادى و خانوادگى، اعتقاد شما را عوض نکند و به خاطر رسیدن به همسر، ایمانتان را از دست ندهید. «و من یکفر بالایمان»
22) در این مسئله هرکس باید نظر مرجع تقلید خود را مطالعه نماید.
23) تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 595.
24) وسائل، ج، 27، ص60
پیام ها
1- در بیان احکام و قوانین، از عنصر زمان نباید غافل بود. «الیوم»
2- قوانین تشریع با نظام تکوین هماهنگ است. (آنجا که طبع سلیم مىپسندد، قانون نیز حلال مىکند) «اُحلّ لکم الطیّبات»
3- پاکدامنى زن، در هر مذهبى که باشد، یک ارزش است. «والمحصنات من المؤمنات و المحصنات من الّذین اُوتوا الکتاب»
4- پاکدامنى، هم براى مردان وهم براى زنان، شرط است. «المحصنات، محصِنین»
5 - در انتخاب همسر به اصل ایمان وپاکدامنى توجّه شود. «والمحصناتمنالمؤمنات»
6- اغفال و کلاهبردارى، حتّى نسبت به غیر مسلمان ممنوع است. «آتیتموهنّ اُجورهنّ» (رعایت حقّ اقتصادى زن گرچه مسلمان نباشد واجب است)
7- زن، حقّ مالکیّت دارد، چه مسلمان و چه غیر مسلمان. «اُجورهنّ»
8 - مهریه را باید به خود زن داد. «آتیتموهنّ اجورهنّ» ونفرمود: «آتیتم اجورهنّ»
9- پرداخت اجرت به زن باید به خاطر ازدواج باشد، نه به خاطر زنا و روابط نامشروع. «آتیتموهنّ اجورهنّ محصنین غیر مسافحین ولا متّخذى اخدان»
10- ابتدا راه حلال را نشان دهید سپس راه انحرافى را ببندید. «و المحصنات من المؤمنات... محصنین غیر مسافحین»
11- برقرارى روابط نامشروع و پنهانى، حتّى با غیرمسلمان ممنوع است. «و لامتّخذى أخدان»
12- خوردن طعام اهلکتاب وگرفتن همسر پاکدامن از آنان حلال است. جمله «احلّ لکم... والمحصنات من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم»
13- اختلاط با اهلکتاب و زندگى در میان آنان و سفر به کشورشان، یکى از لغزشگاههاست. از این رو، در این آیه، پس از جواز ارتباط، هشدار مىدهد که مواظب باشید روابط اقتصادى و خانوادگى، اعتقاد شما را عوض نکند و به خاطر رسیدن به همسر، ایمانتان را از دست ندهید. «و من یکفر بالایمان»