#تفسیر_قرآن
#زندگی_با_قرآن
#تفسیر_نورسوره 67. ملک آیه 24،22
أَفَمَن یَمْشِى مُکِبّاً عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن یَمْشِى سَوِیّاً عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
قُلْ هُوَ الَّذِى أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ والْأَبْصَارَ والْأَفْئِدَةَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ
قُلْ هُوَ الَّذِى ذَرَأَکُمْ فِى الْأَرْضِ وَإِلَیْهِ تُحْشَرُونَ
ترجمه
پس آیا کسى که به رو افتاده راه مىرود هدایت یافتهتر است یا کسى که ایستاده بر راه راست مىرود؟
بگو: اوست کسى که شما را پدید آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد امّا شما اندکى سپاس مىگذارید.
بگو: اوست کسى که شما را در زمین بیافرید و به سوى او محشور مىشوید.
نکته ها
«مُکبّ» به معناى کسى است که به رو افتاده باشد و «انشاء» به معناى ایجاد همراه با ابتکار و «ذرأ» به معناى آفریدن و تکثیر نسل است.
در این آیه کافر به کسى تشبیه شده است که به رو بر زمین افتاده باشد و بخواهد افتان و خیزان حرکت کند ولى مؤمن به کسى که راست قامت راه مىرود، تشبیه شده است.
«سمع» مصدر است و مفرد و جمع را شامل مىشود و لذا نیازى به آوردن آن به صورت جمع نیست، بر خلاف «ابصار» و «افئده» که به صورت جمع آمدهاند.
کسىکه از رو به زمین افتاده، دید ندارد، با زحمت و کند حرکت مىکند، چون موانع راه را نمىبیند دست و صورتش آسیب مىبیند، ذلیل و خوار مىشود، دیگران مىروند و او تنها مىماند، ولى کسىکه ایستاده حرکت مىکند، عزیز است، تند و سریع مىرود، موانع راه را از دور شناسایى و بررسى مىکند، لذا سالم مىماند و دیگران نیز با او همراهند.
امام باقرعلیه السلام فرمود: قلب چهار گونه است، یکى از آنها قلب وارونه است که آن قلب مشرک است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: «أفمن یمشى مکبّاً على وجهه»(19)
خودشناسى راهى براى خداشناسى است. حضرت على علیه السلام مىفرماید: گوش با استخوان مىشنود و چشم با پیه مىبیند. «جعل لکم السمع و الابصار»
با اینکه شکر ما در برابر نعمتهاى خداوند بسیار کم است، ولى خداوند نعمت هایش را از ما نمىگیرد. در دعاى ماه رجب مىخوانیم: «یا من یعطى الکثیر بالقلیل» اى خدائى که در برابر عمل و شکر کم، عطاى بسیار مىکنى.
19) کافى، ج 2، ص 423.
پیام ها
1- افراد لجوج و حق ستیز و حق گریز، به نوعى مسخ شدهاند و به جاى حرکت طبیعى مثل خزندهها حرکت مىکنند. «بل لجّوا فى عُتوٍّ و نُفور... مُکبّاً على وجهه»
2- راه اسلام، هموار و مستقیم و داراى مقصدى روشن است و اگر امت اسلامى بر این راه رود، راست قامت و سرافراز است. «یمشى سویّاً على صراط مستقیم»
3- خلقت انسان بسیار مهم است به گونهاى که پیامبر مأمور مىشود مردم را به مبدأ پیدایش و نعمتهاى نهفته در آن پى در پى هشدار دهد. «قل هو الّذى انشأکم... قل هو الّذى ذرأکم»
4- آفرینش خداوند ابتکارى است، نه شبیه سازى از روى نمونه قبلى. «انشأکم»
5 - خدا همه ابزارهاى شناخت را به انسان عطا فرمود تا با او اتمام حجت کند. (انسانهاى عادى تنها مىشنوند و مىبینند و عبرت مىگیرند امّا انسانهاى برتر، مطالبى را از طریق دل دریافت مىکنند.) «جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة»
6- شکر خداوند، تنها با زبان نیست بلکه شکر عملى که همان به کارگیرى صحیح نعمتها است، لازم است. «قلیلاً ما تشکرون»
7- کسىکه در آغاز خلقت شما را در زمین و از زمین آفرید، قدرت زنده کردن دوباره شما را نیز دارد. «انشأکم، ذرأکم... الیه تحشرون»
8 - خداوند در دنیا انسانها را در زمین پخش مىکند و در قیامت آنها را جمع مىکند. «ذرأکم، تحشرون»