تفسیر قرآن - تفاوت اسلام آوردن و ایمان آوردن
#تفسیر_قرآن
#زندگی_با_قرآن
#تفسیر_نورآیه 14 سوره حجرات
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَلَکِن قُولُواْ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِى قُلُوبِکُمْ وَإِن تُطِیعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَا یَلِتْکُم مِّنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
ترجمه آیه
آن اعراب بادیهنشین گفتند: ما ایمان آوردهایم، به آنان بگو: شما هنوز ایمان نیاوردهاید، بلکه بگوئید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهاى شما وارد نشده است و اگر خدا و رسولش را اطاعت کنید، خداوند ذرّهاى از اعمال شما کم نمىکند. همانا خداوند آمرزنده مهربان است.
نکته ها
مراد از اعراب، بادیهنشینانند که بعضى آنان مؤمن بودند، چنانکه در سورهى توبه از آنان تجلیل شده است: «و مِن الاَعراب مَن یُؤمن بِاللَّهِ و الیومِ الآخر»(128)، ولى بعضى از آنان خود را بالاتر از آنچه بودند مىپنداشتند و ادّعاى ایمان مىکردند، در حالى که یک تازه مسلمانى بیش نبودند.
تفاوت اسلام با ایمان
1. تفاوت در عمق.
اسلام، رنگ ظاهرى است، ولى ایمان تمسّک قلبى است. امام صادقصلى الله علیه وآله به مناسبت آیهى «و مَن اَحسَنُ من اللَّه صِبغَة»(129) فرمود: رنگ الهى اسلام است، و در تفسیر آیهى «فقد استَمسَک بِالعُروَة الوثقى»(130) فرمود: تمسّک به ریسمان محکم الهى، همان ایمان است.(131)
2. تفاوت در انگیزه.
گاهى انگیزهى اسلام آوردن، حفظ یا رسیدن به منافع مادّى است، ولى انگیزهى ایمان حتماً معنوى است. امام صادقعلیه السلام فرمودند: با اسلام آوردن، خون انسان حفظ مىشود و ازدواج با مسلمانان حلال مىشود، ولى پاداش اخروى بر اساس ایمان قلبى است.(132)
3. تفاوت در عمل.
اظهار اسلام، بدون عمل ممکن است، ولى ایمان باید همراه عمل باشد، چنانکه در حدیث مىخوانیم: «الایمانُ اِقرارٌ وعَمَل و الاسلام اِقرارٌ بلاعَمَل»(133) بنابراین در ایمان، اسلام نهفته است، ولى در اسلام ایمان نهفته نیست.
در حدیث دیگرى، اسلام، به مسجد الحرام وایمان به کعبه تشبیه شده که در وسط مسجدالحرام قرار گرفته است.(134)
امام باقرعلیه السلام فرمود: ایمان، چیزى است که در قلب مستقر مىشود و انسان به وسیله آن به خدا مىرسد و عمل، آن باور قلبى را تصدیق مىکند. ولى اسلام چیزى است که در گفتار و رفتار ظاهر مىگردد، گرچه در قلب جاى نگرفته باشد.(135)
4. تفاوت در رتبه.
در حدیث مىخوانیم: ایمان، بالاتر از اسلام و تقوا، بالاتر از ایمان و یقین، بالاتر از تقوا است و در میان مردم چیزى کمیابتر از یقین نیست.(136)
128) توبه، 99.
129) بقره، 138.
130) بقره، 256.
131) کافى، ج2، ص 14.
132) کافى، ج2، ص 24.
133) کافى، ج2، ص24.
134) کافى، ج2، ص52.
135) کافى، ج2، ص26.
136) کافى، ج2، ص51.
پیام ها
1- به هر ادّعا و شعارى گوش ندهیم. «و قالتِ الاَعراب آمنّا»
2- ادّعاهاى نابجا را مهار کنیم. «قل لم تؤمنوا»
3- هر کس حریم خود را حفظ کند و بیش از آنچه هست خود را مطرح نکند. «قولوا اَسلَمنا»
4- اسلام، امرى ظاهرى است، ولى ایمان، به دل مربوط است. «فى قلوبکم»
5 - با مدّعیان کمال باید به گونهاى سخن گفت که از رسیدن به کمال ناامید نشوند. «و لمّا یَدخُل الایمان فى قلوبکم»
6- راه رسیدن به ایمان، اطاعتِ عملى است، نه ادّعاى زبانى. «لما یدخل الایمان... و ان تُطیعوا اللَّه و رسوله...»
7- اطاعت از پیامبرصلى الله علیه وآله در کنار اطاعت از خدا آمده است و این نشانهى عصمت پیامبر است که باید او را بدون چون وچرا اطاعت کرد. «ان تُطیعوا اللَّه ورسوله»
8 - خداوند، عادل است وذرّهاى از پاداش عمل انسان را کم نمىکند. (مدیریّت صحیح آن است که ذرّهاى از حقوق دیگران کمگذاشته نشود.) «لا یَلِتکم من اعمالکم شیئاً»
9- اطاعت از خدا و رسول، زمینه دریافت بخشش و رحمت الهى است. «تطیعوا... انّ اللّه غفور رحیم»